مراجع اسناد و مدارک ، مطالعات و تحقیقات تعزیه در ایران
جهل محرم قبل از این
چهل و یک محرم قبل از این ، شنبه اوٌل محرم 1396 ، 13 / 10 / 1354 خورشیدی برابر با 3 ژانویه 1976 به شدٌت در امور مردم شناسی ایران فعٌال بودم .
در آن زمان چند محل برای فعالیت ، یا لا اقل کسب اسناد و مدارک ، و ارائه نوشته هائی درباره فرهنگ و هنرمردم ، و از آنجمله فرهنگ و هنرعاشورائی و عاشورائیان وجود داشت :
1 - بخش مردم شناسی دانشگاه تهران ( که پژوهشگر آن بودم ) . در سالهای 1351 و 1352شاهد مراسم عاشورا در شهر یزد بودم ، سال 1353 مراسم عاشورای ابیانه را نظاره گر شدم . سال 1353 به مراسم عاشورا در بازار تهران دعوت شدم که به دلیل مسافرت به ابیانه قادر به شرکت نشدم و همان سال بود که بین هیئت های عزاداری و پلیس در خیابان ناصر خسرو برخورد پیش آمده بود : یکی از هیئت ها و به دنبال آن سایر هیئت ها شعار داده بودند : « شاه ما یزیده ، خدا لعنتش کنه » و پلیس به آنان حمله کرده بود .. و...
2 - ( اگر اشتباه نکنم ) سازمان ملی فلکلور ایران ، اداره کلٌ فرهنگ عامٌه ، و اداره کلٌ روابط فرهنگی در وزارت فرهنگ و هنر فعال امٌا ( در وزارتخانه یی که وزیرش بنام پهلبد که شوهر خواهر شاه بود ، و همسرش شمس ، هردو مسیحی شده بودند ! ) ملٌی گرای متجدد و نسبت به مراسم عاشورا بی توجه بودند ؛ یا اگر فعالیتی داشتند بنده بی اطلاع مانده ام . شاید محتویات ماهنامه « هنر و مردم » گویای این مطلب باشد .
3 - مرکز فرهنگ مردم سازمان رادیو تلویزیون ایران ، که به تبعیت از سیاست حاکم بر رادیو - تلویزیون ایران در آن زمان ، بسیار بیش از همه به مراسم مذهبی ، از جمله مراسم عاشورا می پرداخت ؛ در سال 1354 قرار بود که همراه گروهی از محققان باصطلاح ایرانشناس آمریکائی و فرانسوی در مراسمی در تهران شرکت کنم که گفته شد آن مراسم ساختگی است ؛ و بنده هم گرفتار آنفلو آنزا شدم . فردای عاشورا پروفسور باینُم استاد دانشگاه هاروارد ؟ به همراه آقای لُرد به مرکز فرهنگ مردم آمدند که اجابت دعوت همکاری با آنان ، به ویژه در مطالعات محلی در ( نوش آباد ؟ ) کاشان ، با پاداشی چشمگیر ! را انجوی شیرازی برعهده ی من نهاد و نپذیرفتم .
4 - کتاب هائی که بیشتر تحت حمایت دولت و سازمان های حکومتی منتشر می شدند ؛ و از آنجمله مشهور ترین آنها « فرهنگ مردم سروستان » است که در بیش از 555 صفحه توسط سازمان رادیو - تلویزیون ملی ایران به قیمتی بسیار گزاف در چاپخانه وزارت اطلاعات آن زمان به چاپ رسید و به صورتی رایگان بین طرفداران برنامه رادیوئی « فرهنگ مردم » توزیع می گردید .
5 - روزنامه ها که نسبتا" آئینه تمام نمای خواستهای نظام سیاسی ( و نه عموم مردم ) بودند و از جمله تفاوت مطالب آنان در محرم 1354 ، که مقاله محیط طباطبائی را که در آن سال روزنامه اطلاعات منتشر کرده است در این سایت می خوانید ، با عاشورای 1355 در شنبه 11 دی که مصادف با روز اوٌل ژانویه و عید سال نو مسیحی شده بود حاکی از تحولی بسیار سریع است .
در سال 1355شاهد تعزیه در حسینیه نطنز بودم ، که فرماندار وقت ، حاضر در مراسم ، گفت دولت هزینه بسیار چشمگیری برای این مراسم پرداخته است .....
شاید سیاست رژیم سابق بر این بود که این مراسم ، با شکل و محتویات مورد تمایل وی ، حفظ شوند ؛ امٌا در شهرهائی کوچک و خاص و به خصوص روستاها ...
تعریف و مفهوم سیاست
سیاست به مفهوم وسیع کلمه ، تمدن مدار ، و بافرهنگ است که مربوط به جامعه ای می شود
- سازمان داده شده
- توسعه یافته
سیاست به معنی خاص تر و تخصصی تر به مفهوم ایجاد شرایط زندگی متمدنانه است ؛مرتبط با :
- ساختار جامعه
- کارکرد جامعه ( از دیدگاههای روش شناخت - نظری و عملی )
در یک « اجتماع » که میتوان آنرا به « مردم » هم تعبیر کرد ، یک « جامعه » که نسبت به یک اجتماع سازمان یافته ، یا در واقع سازمان یافته تر است ؛ و یا یک « گروه اجتماعی » .
سیاست مشتمل است بر :
- اعمال و اقدمات
- توسعه داخلی و خارجی جامعه
- روابط داخلی و روابط خارجی جامعه
و هر فعالیت دیگری که در نیاز ( امنیت و توسعه ی ) جامعه باشد .
سیاست با هر تفردگرائی و تجمع گرائی مرتبط می شود.
امٌا آنچه که حتی عوام و بنابر این عموم مردم نیز پذیرفته اند :
سیاست به معنیِ اِعمال قدرت است
مفاهیم « جامعه »
شرکت ، مجتمعِ افراد ، اجتماع انسانی ،هیئت ، اتحادیه ، مجمع ، مشترکین ، همیاران ، و... نظایر این ها هریک مفهوم یک جامعه را به ذهن می رسانند .
جامعه ، گروهی سازمان یافته از افراد است که با روابط طولانی مدت ، تحت قوانین و مقرراتی مشترک ، و سبک زندگی واحد ، دارای پیمانهائی اجتماعی بوده در جهت هدف یا هدف هائی جمعی و منافعی مشترک فعالیت می کنند .
جامعه ، حاصل یک زندگی اجتماعی است .
در مردم شناسی ، منظور از یک جامعه یا چنانچه متداول است « مردم » ، گروهی سازمان یافته ازافراد دارای فرهنگ مشترک ، هنجارهای مشترک ، عادات ، آداب و رسوم و سنن و ارزشهای مقبول همگان است .
در جامعه شناسی ، جامعه به معنی مجموعه اشخاصی است که در یک ناحیه ی جغرافیائی مشخص به زندگی مشغول اند ؛ یا به تمدنی معیٌن تعلق دارند .
در قلمرو حقوق ، جامعه ، مجموعه ای است قضائی که به آحاد و افراد ( فیزیکی یا معنوی ) که در آن گرد آمده اند تا با ابزارهای مادی و انسانی شان به هدف یا هدف ها ی مورد نظر جمعی ، یا منافعی مشترک دست یابند ؛ شخصیتی حقوقی می بخشد .
منبع اصلی :
http://www.toupie.org/Dictionnaire/Societe.htm
جامعه مدنی در ایران
ایرانی ها در مورد جامعه به ساختار طبقاتی آن توجٌهی خاص نموده اند . در زمان های گذشته ، فکرمی کردند جامعه به سه طبقه ی کاملا" متمایز تقسیم شده است که هرکدام ثلثی از جامعه را تشکیل می دهند :
- طبقه یک شامل اشراف
- طبقه دو از مردم متوسط
- طبقه سه که شامل مردمان گروههای پائین جامعه می شود .
از زمان انقلاب اسلامی سال 1357 به بعد اسامی جدیدی به این سه طبقه داده اند :
- ثروتمندان که همیشه و همه جا در مدٌ نظر هستند
- طبقات متوسط
- مستضعفان ، محرومان یا باصطلاح اقشار آسیب پذیر
امٌا در عمل جامعه ایرانی همیشه بسیار بیش از این پیچیده بوده است که بتواند به این آسانی به سه بخش تقسیم شود ؛این طبقات فرضی بزرگ هرکدام در واقعامر به چند و چندین گروه اجتماعی در هم پیچیده تقسیم می شوند که تفکیک و تشخیص آن به منظور مقدمه ای از جامعه های مدنی اگر غیر ممکن نباشد لااقل بسیار دشوار است .
ترجمه آزاد از :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Soci%C3%A9t%C3%A9_iranienne
( بقیه مطلب را در منبع اصلی ملاحظه فرمائید )
براین اساس برخی از جامعه شناسان غربی تشکیل جامعه های مدنی در ایران را در عمل تقریبا" غیر ممکن می دانند و به فرهنگ ریشه دار ایرانی ، تجربیات ناموفق گذشته در راه استقرار جوامع مدنی در این کشور ، و پیچیدگی جامعه ایرانی ، اشاره دارند ؛ امٌا برخی دیگر که بیشتر متاثر از مکتب جامعه شناسی سیاسی انگلوساکسون مینمایند همچنان به نهضتی گسترده در توسعه و ترویج جامعه های مدنی معتقد باقی مانده اند .
شاید از دیدگاه جامعه شناسان بزرگ جهان ، ایرانیان مردمانی هستند که دوست دارند گلٌه ای عمل کنند و فلٌه ای با آنان رفتار شود ؟!
جامعه مدنی
« جامعه مدنی » ، حوزه ای خاص از « زندگی اجتماعی » ، یا باصطلاح زندگی مشترک میان افراد یک گروه با هدف و فعالیتهای مشترک ، مثل سندیکای دانشجوئی یا هیئت مذهبی است که
« خود ساخته » و « خودجوش » باشد ؛ یعنی خود به وجود آورده باشند .
« خود کفا باشد » و حتی الامکان از هیچ نظر به مرجع دیگری وابستگی نداشته باشد ؛ یا لااقل این اتکا بسیار کم بوده « خود اتکا » خوانده شود .
به اراده ی خود فعالیت کند ؛ و تحت امر فرد ، گروه هائی دیگر ، یا دولت و شهرداری و امثال آنان نباشد .
جامعه مدنی ، غیر دولتی است ( از دیدگاه سیاسی - اداری )
جامعه مدنی ، غیر انتفاعی است ( از دیدگاه اقتصادی )
به این ترتیب جامعه ای است خود مدار و خود مدیر ( خود محور و خود رای ) و مجموعا" خودکفا
به این ترتیب در عمل در رقابت ، مواجهه و مقابل « جامعه سیاسی » قرار می گیرد .
جامعه مدنی ، خود جوش ، خود کفا ، خود اتکا ، خود رای ، غیر انتفاعی
منبع اصلی :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Soci%C3%A9t%C3%A9_civile
جامعه
جامعه : تمام موجودات انسانی به صورت اجتماع یا گروه هائی سازماندهی شده زندگی می کنند که حاصل آن تشکیل جامعه ها است .
جامعه ، محیط یا مجموعه ای انسانی است که فرد در آن زندگی می کند و به منظور زندگی در آن معمولا" نهادها ، سازمانها ، آداب ، رسوم ، قواعد ، مقررات ، قوانین و... به طور کلٌی اشتراکات آن را می پذیرد .
بارزترین اشتراک میان افراد یک جامعه ، فعالیت یا هدف آن است :
« زندگی در یک محل » برای مردم یک شهر یا روستا
« تحصیلات » برای جامعه ی دانش آموزی
« کار » برای جامعه کارگری یک کارخانه
« عزاداری » برای اعضاء یک هیئت مذهبی
« فوتبال » برای اعضاء یک تیم فوتبال ...
و.... به زبانی دیگر :
جامعه ، گروهی از افراد است که دارای :
شبکه روابط ( خویشاوندی ؛ مثل رابطه پدر و مادر ، اقتصادی چون داد و ستدها و.... )
آداب و رسوم و سنن و قواعد و قوانین و مقررات ؛ و
نهادها و مؤسساتِ
واحد باشند ؛ و به این ترتیب بین خود وحدت یافته باشند .
منابع اصلی :
http://www.larousse.fr/dictionnaires/francais/soci%C3%A9t%C3%A9/73150
https://fr.wikipedia.org/wiki/Soci%C3%A9t%C3%A9
مقدمه ای بر جوامع سیاسی - محلٌی : شوراها
هر « گروه اجتماعی » در جهان توسط یک رشته عهد و پیمان های همبستگی بین خود ، هویتی واحد یا به اصطلاح « وحدت » یافته است ؛ مثل گروه خویشاوند ، گروه کارگری ، تیم ورزشی ، جامعه روحانیت ، جامعه روزنامه نگاران ، و... که هرکدام یک « جامعه مدنی » محسوب می شوند .
تفاوت « جامعه سیاسی » با سایر گروه های اجتماعی در مشخصات تام و تمام آن است : اگر گروه خویشاوندی ، حرفه ای ،حزبی و... فقط توسط یک یا چند رشته همبستگی ( خویشاوندی ، اشتغال ، مرام ، و... ) وحدت یافته اند گروه ، اجتماع ، یا باصطلاح متداولِ آن در ایران « جوامع محلی »تمام این رشته های همبستگی را به صورتی تام ، تمام ، یکجا وکامل در خود گرد آورده اند .
بنابر این « جامعه سیاسی » متشکل از تمام همبستگی های موجود روی یک سرزمین مشخص است که به این ترتیب پیوند اشتراک محلی - جغرافیائی را اصل قرار می دهد و خود را سازماندهی کرده تحقق می بخشد .
سرانجام جامعه ی محلی در هر محل و به صورتی مشخص تردرهر روستا ، بخش ، شهر ، شهرستان ، استان یا حتی منطقه ، یک « واحد سیاسی » یا در واقع یک « جامعه سیاسی » است .
جامعه مدنی ، جامعه سیاسی ، سرزمین ، جامعه محلی ، علی رضا آیت اللهی ، شوراهای کشوری
منبع اصلی :
علی رضا آیت اللهی ، شوراهای کشوری و آمایش شهر و روستا . 1377 .
شورا و شورا ها در اسلام و قرآن کریم
شورا ناشی از اعتقاد به وجود جامعه و زندگی اجتماعی ، همبستگی ، همیاری و همکاری ، و بنابر این مشارکتی است که از رایزنی ، و هم اندیشی ، شروع می شود ؛ و به تصمیم گیری جمعی یا اکثریتی می انجامد .
شور و مشورت در اسلام ، در ردیف نماز و زکوة از توصیه های الهی و بنابر این تقریبا" واجبات در قرآن کریم است ؛ که عملا" مشورت با « همه مردم » را شامل می شود .
قرآن کریم . سوره شوری . آیه 38 :
وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ . آیه 38 .
ترجمه ی آیت الله العظمی مکارم شیرازی :
و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا می دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی داده ایم انفاق می کنند ،
قرآن کریم . سوره آل عمران . آیه 159 :
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ
ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی :
به ( برکت ) رحمت الهی ، در برابر آنان [ مردم ] نرم ( و مهربان ) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی ، از اطراف تو ، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها ، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی ، ( قاطع باش! و ) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد
به تبعیت ضرورت شور و مشورت در زندگی اجتماعی و جامعه اسلامی ، حکومت اسلامی نیز از همان ابتدا بر اساس شور ، حتی در انتخاب خلفای اسلامی قرار گرفته است .